
کتاب دوتار
دانشنامه جهان اسلام
نسخه الکترونیک کتاب دوتار به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره کتاب دوتار
از سازهای زهی ـ زخمهای دستهبلند. این ساز در برخی از کشورهای خاورمیانه، آسیای میانه، و ترکستان چین دیده میشود. در ایران، دوتار از سازهای موسیقی کلاسیک ایرانی (مبتنیبر نظام دستگاهی) نیست، اما در موسیقی نواحی شرق و شمال خراسان، ترکمنصحرا، کتول (گلستان) و شرق مازندران رایجاست و در خراسان و ترکمنصحرا ساز اصلی محسوب میشود. اینساز دو وتر (سیم) دارد و به همین سبب دوتار نام گرفتهاست؛ با این همه، برخی از انواع آن در کشورهای مجاور بیش از دو وتر دارد، مانند دوتار سهوتری و دوتار چهاردهوتری هراتی. دوتارِ به اصطلاح چهاردهوتری، تحت تأثیر ربابِ افغانی، معمولاً پانزده وتر دارد. در اسناد تاریخی پیش از قرن دهم، نامی از دوتار دیده نمیشود، اما گمان میرود برخی از سازها که در منابع کهن از آنها یاد شده، نمونه قدیم این ساز باشند؛ برای مثال فارابی در الموسیقی الکبیر از تنبور بغدادی و تنبور خراسانی نام برده که هر دو سازهایی با دو سیماند. بهنوشته او اندازه و ساختمان تنبور خراسانی در سرزمینهای مختلف متفاوت است. با توجه به این نکته میتوان این احتمال را مطرح کرد که دوتار یکی از انواع تنبور خراسانی بوده و پس از پدیدآمدن و رایجشدن سهتار، که دارای سه وتر بوده، آن را بهسبب آنکه دو وتر داشته، دوتار نامیدهاند. براساس جنس وتر نیز میتوان تفاوتی میان دوتار و تنبور قائل شد؛ بهاین ترتیب که وترهای دوتار در اصل از جنس روده (زه) بوده، درحالیکه وتر تنبور از فلز (فولاد، برنز یا هر دو) بودهاست. یکی از تفاوتهای دوتار با دیگر سازهای خانواده بربطهای دستهبلند در شیوه نوازندگی است؛ به این ترتیب که در دوتار و دُمبَره با انگشتها همزمان به سیمها زخمه زده میشود، حال آنکه در دیگر سازهای خانواده بربطهای دستهبلند، چون انواع تنبور و سهتار، یک مضراب یا یک انگشت (سبابه) به سیمها برخورد میکند. با این همه در شصت سال گذشته، در برخی از مناطق غرب افغانستان چون هرات، در نواختن دوتار از نوعی مضراب فلزی که به آن ناخنک میگویند، استفاده میشود که بهنظر میرسد این مضراب از تنبور افغانی گرفته شده باشد. در رسالات عبدالقادر مراغی (تألیفشده در دهههای آغاز قرن نهم)، که یکی از مهمترین منابع فارسی در شناخت سازهای کهن است، نام دوتار دیده نمیشود، اما طبق توضیحات مراغی از ساز تنبور شروانیان، شباهتهایی میان این ساز و آنچه امروزه دوتار گفته میشود، وجود دارد. خلاصةالاشعار و زبدةالافکار (تألیفشده در اواخر قرن دهم) از قدیمترین منابعی است که در آن از دوتار و مولانا افضل دوتاری (مقتول ۹۹۴)، که در نواختن دوتار و چهارتار سرآمد بوده، سخن رفتهاست. در یک رساله موسیقی که در اوایل قرن دهم در سمرقند نوشته شده نیز نام دوتار آمدهاست. بنابراین، میتوان پیشینه نام دوتار را دستکم تا قرن دهم عقب برد. امروزه در مناطق وسیعی از غرب چین تا ترکیه انواع مختلفی از دوتار دیده میشود که به نامهای مختلف خوانده میشوند؛ در تاجیکستان و ازبکستان (در میان اقوام کوچنشین) و افغانستان (نزد ازبکها و هزارهها) نوعی دوتار وجود دارد که آن را دُمبَره، دوتارچه یا دوتار مَیدَه (کوچک) نیز مینامند. این ساز (با طول حدود ۷۵ سانتیمتر) از دوتار دیگر مناطق کوچکتر است و معمولاً کاسه و دستهای از چوب درخت زردآلو دارد که گاه هر دو را از یک تخته میتراشند. صفحه روی این ساز معمولاً از چوب سپیدار است و جنس وتر درگذشته از زه (روده تابیده) بوده و امروزه از نایلون است.
نظرات کاربران درباره کتاب دوتار